
شروع شد قصه ی ما از نگاهی غرق دلشوره
چقدر نزدیک دلهامون چقدر دستای ما دوره
من این جمله ی تبدارو نوشتم روی دیوارم
میگفتم شب بخیر نازم منی که بی تو بیدارم
حالا چند سال از اون روزه که تو رفتی و گریونم
میگفتی راهمون دوره نباشم بهتره جونم
دیگه واژه ترک خورده روی دیوار قلب من
همین ثانیه های گنگ ته خطو نشون میدن
چقدر نزدیک دلهامون چقدر دستای ما دوره
من این جمله ی تبدارو نوشتم روی دیوارم
میگفتم شب بخیر نازم منی که بی تو بیدارم
حالا چند سال از اون روزه که تو رفتی و گریونم
میگفتی راهمون دوره نباشم بهتره جونم
دیگه واژه ترک خورده روی دیوار قلب من
همین ثانیه های گنگ ته خطو نشون میدن
تاریخ : دوشنبه 94/6/2 | 2:19 صبح | نویسنده : سپهر | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.